الینا هدیه روشن خدا

هفته اول

1391/9/15 20:55
نویسنده : مامان
82 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه پنجمین روز زندگیت از صبح حال نداشتی و چشماتو به زور باز میکردی. فکر کنم شیرم کم بود و قند خونت اومده بود پایین.خیلی گریه کردم. بالاخره شب بهت یه ذره قنداب دادم تا جون گرفتی و تونستی شیر بخوری. فرداش بند نافت افتاد.

رفلکس مورو (حرکات غیر ارادی دست وپا) ی زیادی داشتی و من با قنداق فرنگی ملایم میبستمت. ولی از پنجشنبه دیگه این کارو نکردم. حرکات دستت کمی کمتر شده بود و وقتی که بسته بود عصبی میشدی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)