الینا هدیه روشن خدا

نینی پارتی

1391/11/9 22:14
نویسنده : مامان
92 بازدید
اشتراک گذاری
دختر گلم امروز با هم دیگه رفتیم رستوران اردک آبی توی پاساژ تندیس. دوستای خوب نینی سایتیمون هم بودن. همه نبودن، ولی دیدن همین چند نفر هم خیلی خوب بود.

 

به من که خوش گذشت. اما شما به جای اینکه دوستات رو ببینی همش به میز پشتی که خانمای مسن بودن نگاه میکردی. یا به خیابون. البته نگاه کردن خیابون حال میداد از بالا از یه پنجره بزرگ تمام شیشه یه عالمه ماشین و آدم حال میده دیگه

الینای خوشگل من ایشالا ما هم میایم تهران و همیشه میتونی زود زود دوستاتو ببینی. دوستایی که از وقتی پا گذاشتی تو دل مامان دوستت بودن.

راستی عسلم چند روزه که وقتی بهت میگیم عسل عکسالعمل نشون میدی. انقدر بهت گفتم عسل که فکر میکنی اسمت عسله. دفعه قبل هم که تهران بودیم یه بار دایی داشت باهات بازی میکرد تا میگفت عسل میخندیدی ولی اوندفعه فکر کردم همینجوری خندیدی. حالا سعی میکنم اسم قشنگت رو بیشتر صدا کنم که یاد بگیری.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)